English    Türkçe    فارسی   

6
3093-3102

  • زانک بر دیوار دیدندی شعاع  ** فهم کردندی پس اصحاب بقاع 
  • خانه‌ای را کش دریچه‌ست آن طرف  ** دارد از سیران آن یوسف شرف 
  • هین دریچه سوی یوسف باز کن  ** وز شکافش فرجه‌ای آغاز کن  3095
  • عشق‌ورزی آن دریچه کردنست  ** کز جمال دوست سینه روشنست 
  • پس هماره روی معشوقه نگر  ** این به دست تست بشنو ای پدر 
  • راه کن در اندرونها خویش را  ** دور کن ادراک غیراندیش را 
  • کیمیا داری دوای پوست کن  ** دشمنان را زین صناعت دوست کن 
  • چون شدی زیبا بدان زیبا رسی  ** که رهاند روح را از بی‌کسی  3100
  • پرورش مر باغ جانها را نمش  ** زنده کرده مرده‌ی غم را دمش 
  • نه همه ملک جهان دون دهد  ** صد هزاران ملک گوناگون دهد