English    Türkçe    فارسی   

6
3353-3362

  • جادوی کردست جادو آفرین  ** جذبه باشد آن نه خاصیات این 
  • فاتحه خواند و بسی لا حول کرد  ** فاتحه‌ش در سینه می‌افزود درد 
  • زانک او را فاتحه خود می‌کشید  ** فاتحه در جر و دفع آمد وحید  3355
  • گر نماید غیر هم تمویه اوست  ** ور رود غیر از نظر تنبیه اوست 
  • پس یقین گشتش که جذبه زان سریست  ** کار حق هر لحظه نادر آوریست 
  • اسپ سنگین گاو سنگین ز ابتلا  ** می‌شود مسجود از مکر خدا 
  • پیش کافر نیست بت را ثانیی  ** نیست بت را فر و نه روحانیی 
  • چست آن جاذب نهان اندر نهان  ** در جهان تابیده از دیگر جهان  3360
  • عقل محجوبست و جان هم زین کمین  ** من نمی‌بینم تو می‌توانی ببین 
  • چونک خوارمشه ز سیران باز گشت  ** با خواص ملک خود هم‌راز گشت