English    Türkçe    فارسی   

6
3375-3384

  • هر دم ار صد جرم را شافع شدی  ** چشم سلطان را ازو شرم آمدی  3375
  • If at every moment he had interceded for a hundred sins, the Sultan's eye would have been abashed before him.
  • رفت او پیش عماد الملک راد  ** سر برهنه کرد و بر خاک اوفتاد 
  • He (the Amír) went to the noble ‘Imádu ’l-Mulk: he bared his head and fell on the ground,
  • که حرم با هر چه دارم گو بگیر  ** تا بگیرد حاصلم را هر مغیر 
  • Saying, “Let him (the king) take my harem together with all that I possess! Let any raider seize my (entire) revenue!
  • این یکی اسپست جانم رهن اوست  ** گر برد مردم یقین ای خیردوست 
  • (But) there is this one horse—my soul is devoted to it: if he take it, I will surely die, O lover of good.
  • گر برد این اسپ را از دست من  ** من یقین دانم نخواهم زیستن 
  • If he take this horse out of my hands, I know for certain that I shall not live (long).
  • چون خدا پیوستگیی داده است  ** بر سرم مال ای مسیحا زود دست  3380
  • Since God has bestowed (on thee) a (spiritual) connexion (with Himself), stroke my head at once with thy hand, O Messiah!
  • از زن و زر و عقارم صبر هست  ** این تکلف نیست نی تزویریست 
  • I can bear the loss of my women and gold and estates: this is not pretence nor is it an imposture.
  • اندرین گر می‌نداری باورم  ** امتحان کن امتحان گفت و قدم 
  • If thou dost not believe me in this (matter), try me, try me in word and deed!”
  • آن عمادالملک گریان چشم‌مال  ** پیش سلطان در دوید آشفته‌حال 
  • Weeping and wiping his eyes, the ‘Imádu ’l-Mulk ran, with agitated mien, into the presence of the Sultan.
  • لب ببست و پیش سلطان ایستاد  ** راز گویان با خدا رب العباد 
  • He closed his lips and stood before the Sultan, communing with God the Lord of (all) His slaves.