English    Türkçe    فارسی   

6
3393-3402

  • در شب ار خفاش کرمی می‌خورد  ** کرم را خورشید جان می‌پرورد 
  • در شب ار خفاش از کرمیست مست  ** کرم از خورشید جنبنده شدست 
  • آفتابی که ضیا زو می‌زهد  ** دشمن خود را نواله می‌دهد  3395
  • لیک شهبازی که او خفاش نیست  ** چشم بازش راست‌بین و روشنیست 
  • گر به شب جوید چو خفاش او نمو  ** در ادب خورشید مالد گوش او 
  • گویدش گیرم که آن خفاش لد  ** علتی دارد ترا باری چه شد 
  • مالشت بدهم به زجر از اکتیاب  ** تا نتابی سر دگر از آفتاب 
  • ماخذه‌ی یوسف صدیق صلوات‌الله علیه به حبس بضع سنین به سبب یاری خواستن از غیر حق و گفتن اذکرنی عند ربک مع تقریره 
  • آنچنان که یوسف از زندانیی  ** با نیازی خاضعی سعدانیی  3400
  • خواست یاری گفت چون بیرون روی  ** پیش شه گردد امورت مستوی 
  • یاد من کن پیش تخت آن عزیز  ** تا مرا هم وا خرد زین حبس نیز