English    Türkçe    فارسی   

6
3431-3440

  • آفتابا با چو تو قبله و امام  ** شب‌پرستی و خفاشی می‌کنیم 
  • سوی خود کن این خفاشان را مطار  ** زین خفاشیشان بخر ای مستجار 
  • این جوان زین جرم ضالست و مغیر  ** که بمن آمد ولی او را مگیر 
  • در عماد الملک این اندیشه‌ها  ** گشته جوشان چون اسد در بیشه‌ها 
  • ایستاده پیش سلطان ظاهرش  ** در ریاض غیب جان طایرش  3435
  • چون ملایک او به اقلیم الست  ** هر دمی می‌شد به شرب تازه مست 
  • اندرون سور و برون چون پر غمی  ** در تن هم‌چون لحد خوش عالمی 
  • او درین حیرت بد و در انتظار  ** تا چه پیدا آید از غیب و سرار 
  • اسپ را اندر کشیدند آن زمان  ** پیش خوارمشاه سرهنگان کشان 
  • الحق اندر زیر این چرخ کبود  ** آن‌چنان کره به قد و تگ نبود  3440