English    Türkçe    فارسی   

6
3776-3785

  • توی تو در دیگری آمد دفین  ** من غلام مرد خودبینی چنین 
  • آنچ در آیینه می‌بیند جوان  ** پیر اندر خشت بیند بیش از آن 
  • ز امر شاه خویش بیرون آمدیم  ** با عنایات پدر یاغی شدیم 
  • سهل دانستیم قول شاه را  ** وان عنایت‌های بی اشباه را 
  • نک در افتادیم در خندق همه  ** کشته و خسته‌ی بلا بی ملحمه  3780
  • تکیه بر عقل خود و فرهنگ خویش  ** بودمان تا این بلا آمد به پیش 
  • بی‌مرض دیدیم خویش و بی ز رق  ** آنچنان که خویش را بیمار دق 
  • علت پنهان کنون شد آشکار  ** بعد از آنک بند گشتیم و شکار 
  • سایه‌ی رهبر بهست از ذکر حق  ** یک قناعت به که صد لوت و طبق 
  • چشم بینا بهتر از سیصد عصا  ** چشم بشناسد گهر را از حصا  3785