English    Türkçe    فارسی   

6
4313-4322

  • بر خیال و خواب چندین ره کنی  ** نیست عقلت را تسوی روشنی 
  • بارها من خواب دیدم مستمر  ** که به بغدادست گنجی مستتر 
  • در فلان سوی و فلان کویی دفین  ** بود آن خود نام کوی این حزین  4315
  • هست در خانه‌ی فلانی رو بجو  ** نام خانه و نام او گفت آن عدو 
  • دیده‌ام خود بارها این خواب من  ** که به بغدادست گنجی در وطن 
  • هیچ من از جا نرفتم زین خیال  ** تو به یک خوابی بیایی بی‌ملال 
  • خواب احمق لایق عقل ویست  ** هم‌چو او بی‌قیمتست و لاشیست 
  • خواب زن کمتر ز خواب مرد دان  ** از پی نقصان عقل و ضعف جان  4320
  • خواب ناقص‌عقل و گول آید کساد  ** پس ز بی‌عقلی چه باشد خواب باد 
  • گفت با خود گنج در خانه‌ی منست  ** پس مرا آن‌جا چه فقر و شیونست