English    Türkçe    فارسی   

6
4336-4345

  • باز گشت از مصر تا بغداد او  ** ساجد و راکع ثناگر شکرگو 
  • جمله ره حیران و مست او زین عجب  ** ز انعکاس روزی و راه طلب 
  • کر کجا اومیدوارم کرده بود  ** وز کجا افشاند بر من سیم و سود 
  • این چه حکمت بود که قبله‌ی مراد  ** کردم از خانه برون گمراه و شاد 
  • تا شتابان در ضلالت می‌شدم  ** هر دم از مطلب جداتر می‌بدم  4340
  • باز آن عین ضلالت را به جود  ** حق وسیلت کرد اندر رشد و سود 
  • گمرهی را منهج ایمان کند  ** کژروی را محصد احسان کند 
  • تا نباشد هیچ محسن بی‌وجا  ** تا نباشد هیچ خاین بی‌رجا 
  • اندرون زهر تریاق آن حفی  ** کرد تا گویند ذواللطف الخفی 
  • نیست مخفی در نماز آن مکرمت  ** در گنه خلعت نهد آن مغفرت  4345