English    Türkçe    فارسی   

6
4378-4387

  • وز عرب کینه کشد اندر گزند  ** که چرا در کعبه‌ام آتش زنند 
  • عین سعیش عزت کعبه شده  ** موجب اعزاز آن بیت آمده 
  • مکیان را عز یکی بد صد شده  ** تا قیامت عزشان ممتد شده  4380
  • او و کعبه‌ی او شده مخسوف‌تر  ** از چیست این از عنایات قدر 
  • از جهاز ابرهه هم‌چون دده  ** آن فقیران عرب توانگر شده 
  • او گمان برده که لشکر می‌کشید  ** بهر اهل بیت او زر می‌کشید 
  • اندرین فسخ عزایم وین همم  ** در تماشا بود در ره هر قدم 
  • خانه آمد گنج را او باز یافت  ** کارش از لطف خدایی ساز یافت  4385
  • مکرر کردن برادران پند دادن بزرگین را و تاب ناآوردن او آن پند را و در رمیدن او ازیشان شیدا و بی‌خود رفتن و خود را در بارگاه پادشاه انداختن بی‌دستوری خواستن لیک از فرط عشق و محبت نه از گستاخی و لاابالی الی آخره 
  • آن دو گفتندش که اندر جان ما  ** هست پاسخ‌ها چو نجم اندر سما 
  • گر نگوییم آن نیاید راست نرد  ** ور بگوییم آن دلت آید به درد