English    Türkçe    فارسی   

6
4723-4732

  • چون سلاح و جهل جمع آید به هم  ** گشت فرعونی جهان‌سوز از ستم 
  • شکر کن ای مرد درویش از قصور  ** که ز فرعونی رهیدی وز کفور 
  • شکر که مظلومی و ظالم نه‌ای  ** آمن از فرعونی و هر فتنه‌ای  4725
  • اشکم تی لاف اللهی نزد  ** که آتشش را نیست از هیزم مدد 
  • اشکم خالی بود زندان دیو  ** کش غم نان مانعست از مکر و ریو 
  • اشکم پر لوت دان بازار دیو  ** تاجران دیو را در وی غریو 
  • تاجران ساحر لاشی‌فروش  ** عقل‌ها را تیره کرده از خروش 
  • خم روان کرده ز سحری چون فرس  ** کرده کرباسی ز مهتاب و غلس  4730
  • چون بریشم خاک را برمی‌تنند  ** خاک در چشم ممیز می‌زنند 
  • چندلی را رنگ عودی می‌دهند  ** بر کلوخیمان حسودی می‌دهند