English    Türkçe    فارسی   

6
4745-4754

  • گام اندازیم و آن‌جا گام نی  ** جام پردازیم و آن‌جا جام نی  4745
  • زانک آن‌جا جمله اشیا جانیست  ** معنی اندر معنی اندر معنیست 
  • هست صورت سایه معنی آفتاب  ** نور بی‌سایه بود اندر خراب 
  • چونک آنجا خشت بر خشتی نماند  ** نور مه را سایه‌ی زشتی نماند 
  • خشت اگر زرین بود بر کندنیست  ** چون بهای خشت وحی و روشنیست 
  • کوه بهر دفع سایه مندکست  ** پاره گشتن بهر این نور اندکست  4750
  • بر برون که چو زد نور صمد  ** پاره شد تا در درونش هم زند 
  • گرسنه چون بر کفش زد قرص نان  ** وا شکافد از هوس چشم و دهان 
  • صد هزاران پاره گشتن ارزد این  ** از میان چرخ برخیز ای زمین 
  • تا که نور چرخ گردد سایه‌سوز  ** شب ز سایه‌ی تست ای یاغی روز