English    Türkçe    فارسی   

6
4844-4853

  • هم‌چنان کین شاه‌زاده شکر شاه  ** کرد استکبار و استکثار جاه 
  • که چرا من تابع غیری شوم  ** چونک صاحب ملک و اقبال نوم  4845
  • لطف‌های شه که ذکر آن گذشت  ** از تجبر بر دلش پوشیده گشت 
  • هم‌چنان نمرود آن الطاف را  ** زیر پا بنهاد از جهل و عمی 
  • این زمان کافر شد و ره می‌زند  ** کبر و دعوی خدایی می‌کند 
  • رفته سوی آسمان با جلال  ** با سه کرکس تا کند با من قتال 
  • صد هزاران طفل بی‌تلویم را  ** کشته تا یابد وی ابراهیم را  4850
  • که منجم گفته کاندر حکم سال  ** زاد خواهد دشمنی بهر قتال 
  • هین بکن در دفع آن خصم احتیاط  ** هر که می‌زایید می‌کشت از خباط 
  • کوری او رست طفل وحی کش  ** ماند خون‌های دگر در گردنش