English    Türkçe    فارسی   

6
552-561

  • چونک عمرت برد دیو فاضحه  ** بی‌نمک باشد اعوذ و فاتحه 
  • گرچه باشد بی‌نمک اکنون حنین  ** هست غفلت بی‌نمک‌تر زان یقین 
  • هم‌چنین هم بی‌نمک می‌نال نیز  ** که ذلیلان را نظر کن ای عزیز 
  • قادری بی‌گاه باشد یا به گاه  ** از تو چیزی فوت کی شد ای اله  555
  • شاه لا تاسوا علی ما فاتکم  ** کی شود از قدرتش مطلوب گم 
  • حواله کردن مرغ گرفتاری خود را در دام به فعل و مکر و زرق زاهد و جواب زاهد مرغ را 
  • گفت آن مرغ این سزای او بود  ** که فسون زاهدان را بشنود 
  • گفت زاهد نه سزای آن نشاف  ** کو خورد مال یتیمان از گزاف 
  • بعد از آن نوحه‌گری آغاز کرد  ** که فخ و صیاد لرزان شد ز درد 
  • کز تناقضهای دل پشتم شکست  ** بر سرم جانا بیا می‌مال دست  560
  • زیر دست تو سرم را راحتیست  ** دست تو در شکربخشی آیتیست