English    Türkçe    فارسی   

6
602-611

  • گردگانی چندش اندر جیب کرد  ** که تو طفلی گیر این می‌باز نرد 
  • چون سحر از خواب عاشق بر جهید  ** آستین و گردگانها را بدید 
  • گفت شاه ما همه صدق و وفاست  ** آنچ بر ما می‌رسد آن هم ز ماست 
  • ای دل بی‌خواب ما زین ایمنیم  ** چون حرس بر بام چوبک می‌زنیم  605
  • گردگان ما درین مطحن شکست  ** هر چه گوییم از غم خود اندکست 
  • عاذلا چند این صلای ماجرا  ** پند کم ده بعد ازین دیوانه را 
  • من نخواهم عشوه‌ی هجران شنود  ** آزمودم چند خواهم آزمود 
  • هرچه غیر شورش و دیوانگیست  ** اندرین ره دوری و بیگانگیست 
  • هین بنه بر پایم آن زنجیر را  ** که دریدم سلسله‌ی تدبیر را  610
  • غیر آن جعد نگار مقبلم  ** گر دو صد زنجیر آری بگسلم