English    Türkçe    فارسی   

6
613-622

  • وقت آن آمد که من عریان شوم  ** نقش بگذارم سراسر جان شوم 
  • ای عدو شرم و اندیشه بیا  ** که دریدم پرده‌ی شرم و حیا 
  • ای ببسته خواب جان از جادوی  ** سخت‌دل یارا که در عالم توی  615
  • هین گلوی صبر گیر و می‌فشار  ** تا خنک گردد دل عشق ای سوار 
  • تا نسوزم کی خنگ گردد دلش  ** ای دل ما خاندان و منزلش 
  • خانه‌ی خود را همی‌سوزی بسوز  ** کیست آن کس کو بگوید لایجوز 
  • خوش بسوز این خانه را ای شر مست  ** خانه‌ی عاشق چنین اولیترست 
  • بعد ازین این سوز را قبله کنم  ** زانک شمعم من بسوزش روشنم  620
  • خواب را بگذار امشب ای پدر  ** یک شبی بر کوی بی‌خوابان گذر 
  • بنگر اینها را که مجنون گشته‌اند  ** هم‌چو پروانه بوصلت کشته‌اند