English    Türkçe    فارسی   

6
628-637

  • از وبای زرق و محرومی بر آ  ** در جهان حی و قیومی در آ 
  • تا نمی‌بینم همی‌بینم شود  ** وین ندانمهات می‌دانم بود 
  • بگذر از مستی و مستی‌بخش باش  ** زین تلون نقل کن در استواش  630
  • چند نازی تو بدین مستی بس است  ** بر سر هر کوی چندان مست هست 
  • گر دو عالم پر شود سرمست یار  ** جمله یک باشند و آن یک نیست خوار 
  • این ز بسیاری نیابد خواریی  ** خوار کی بود تن‌پرستی ناریی 
  • گر جهان پر شد ز نور آفتاب  ** کی بود خوار آن تف خوش‌التهاب 
  • لیک با این جمله بالاتر خرام  ** چونک ارض الله واسع بود و رام  635
  • گرچه این مستی چو باز اشهبست  ** برتر از وی در زمین قدس هست 
  • رو سرافیلی شو اندر امتیاز  ** در دمنده‌ی روح و مست و مست‌ساز