English    Türkçe    فارسی   

6
647-656

  • هر دو گر یک نام دارد در سخن  ** لیک شتان این حسن تا آن حسن 
  • اشتباهی هست لفظی در بیان  ** لیک خود کو آسمان تا ریسمان 
  • اشتراک لفظ دایم ره‌زنست  ** اشتراک گبر و مؤمن در تنست 
  • جسمها چون کوزه‌های بسته‌سر  ** تا که در هر کوزه چه بود آن نگر  650
  • کوزه‌ی آن تن پر از آب حیات  ** کوزه‌ی این تن پر از زهر ممات 
  • گر به مظروفش نظر داری شهی  ** ور به ظرفش بنگری تو گم‌رهی 
  • لفظ را ماننده‌ی این جسم دان  ** معنیش را در درون مانند جان 
  • دیده‌ی تن دایما تن‌بین بود  ** دیده‌ی جان جان پر فن بین بود 
  • پس ز نقش لفظهای مثنوی  ** صورتی ضالست و هادی معنوی  655
  • در نبی فرمود کین قرآن ز دل  ** هادی بعضی و بعضی را مضل