English    Türkçe    فارسی   

6
699-708

  • حرف گفتن بستن آن روزنست  ** عین اظهار سخن پوشیدنست 
  • بلبلانه نعره زن در روی گل  ** تا کنی مشغولشان از بوی گل  700
  • تا به قل مغشول گردد گوششان  ** سوی روی گل نپرد هوششان 
  • پیش این خورشید کو بس روشنیست  ** در حقیقت هر دلیلی ره‌زنیست 
  • حکایت آن مطرب کی در بزم امیر ترک این غزل آغاز کرد گلی یا سوسنی یا سرو یا ماهی نمی‌دانم ازین آشفته‌ی بی‌دل چه می‌خواهی نمی‌دانم و بانگ بر زدن ترک کی آن بگو کی می‌دانی و جواب مطرب امیر را 
  • مطرب آغازید پیش ترک مست  ** در حجاب نغمه اسرار الست 
  • من ندانم که تو ماهی یا وثن  ** من ندانم تا چه می‌خواهی ز من 
  • می‌ندانم که چه خدمت آرمت  ** تن زنم یا در عبارت آرمت  705
  • این عجب که نیستی از من جدا  ** می‌ندانم من کجاام تو کجا 
  • می‌ندانم که مرا چون می‌کشی  ** گاه در بر گاه در خون می‌کشی 
  • هم‌چنین لب در ندانم باز کرد  ** می‌ندانم می‌ندانم ساز کرد