English    Türkçe    فارسی   

6
729-738

  • آفتاب گنبد ازرق شود  ** کشتی هش چونک مستغرق شود 
  • چون نمردی گشت جان کندن دراز  ** مات شو در صبح ای شمع طراز  730
  • تا نگشتند اختران ما نهان  ** دانک پنهانست خورشید جهان 
  • گرز بر خود زن منی در هم شکن  ** زانک پنبه‌ی گوش آمد چشم تن 
  • گرز بر خود می‌زنی خود ای دنی  ** عکس تست اندر فعالم این منی 
  • عکس خود در صورت من دیده‌ای  ** در قتال خویش بر جوشیده‌ای 
  • هم‌چو آن شیری که در چه شد فرو  ** عکس خود را خصم خود پنداشت او  735
  • نفی ضد هست باشد بی‌شکی  ** تا ز ضد ضد را بدانی اندکی 
  • این زمان جز نفی ضد اعلام نیست  ** اندرین نشات دمی بی‌دام نیست 
  • بی‌حجابت باید آن ای ذو لباب  ** مرگ را بگزین و بر دران حجاب