English    Türkçe    فارسی   

6
88-97

  • تا نینداید مشامت را ز اثر  ** ای هواشان از زمستان سردتر 
  • چون جمادند و فسرده و تن‌شگرف  ** می‌جهد انفاسشان از تل برف 
  • چون زمین زین برف در پوشد کفن  ** تیغ خورشید حسام‌الدین بزن  90
  • هین بر آر از شرق سیف‌الله را  ** گرم کن زان شرق این درگاه را 
  • برف را خنجر زند آن آفتاب  ** سیلها ریزد ز کهها بر تراب 
  • زانک لا شرقیست و لا غربیست او  ** با منجم روز و شب حربیست او 
  • که چرا جز من نجوم بی‌هدی  ** قبله کردی از لیمی و عمی 
  • تا خوشت ناید مقال آن امین  ** در نبی که لا احب الا فلین  95
  • از قزح در پیش مه بستی کمر  ** زان همی رنجی ز وانشق القمر 
  • منکری این را که شمس کورت  ** شمس پیش تست اعلی‌مرتبت