English    Türkçe    فارسی   

6
924-933

  • ماه گردون چون درین گردیدنست  ** گاه تاریک و زمانی روشنست 
  • گه بهار و صیف هم‌چون شهد و شیر  ** گه سیاستگاه برف و زمهریر  925
  • چونک کلیات پیش او چو گوست  ** سخره و سجده کن چوگان اوست 
  • تو که یک جزوی دلا زین صدهزار  ** چون نباشی پیش حکمش بی‌قرار 
  • چون ستوری باش در حکم امیر  ** گه در آخر حبس گاهی در مسیر 
  • چونک بر میخت ببندد بسته باش  ** چونک بگشاید برو بر جسته باش 
  • آفتاب اندر فلک کژ می‌جهد  ** در سیه‌روزی خسوفش می‌دهد  930
  • کز ذنب پرهیز کن هین هوش‌دار  ** تا نگردی تو سیه‌رو دیگ‌وار 
  • ابر را هم تازیانه‌ی آتشین  ** می‌زنندش کانچنان رو نه چنین 
  • بر فلان وادی ببار این سو مبار  ** گوشمالش می‌دهد که گوش دار