English    Türkçe    فارسی   

6
941-950

  • می‌خرامد بخت و دامن می‌کشد  ** نوبت توبه شکستن می‌زند 
  • توبه را بار دگر سیلاب برد  ** فرصت آمد پاسبان را خواب برد 
  • هر خماری مست گشت و باده خورد  ** رخت را امشب گرو خواهیم کرد 
  • زان شراب لعل جان جان‌فزا  ** لعل اندر لعل اندر لعل ما 
  • باز خرم گشت مجلس دلفروز  ** خیز دفع چشم بد اسپند سوز  945
  • نعره‌ی مستان خوش می‌آیدم  ** تا ابد جانا چنین می‌بایدم 
  • نک هلالی با بلالی یار شد  ** زخم خار او را گل و گلزار شد 
  • گر ز زخم خار تن غربال شد  ** جان و جسمم گلشن اقبال شد 
  • تن به پیش زخم خار آن جهود  ** جان من مست و خراب آن و دود 
  • بوی جانی سوی جانم می‌رسد  ** بوی یار مهربانم می‌رسد  950