English    Türkçe    فارسی   

6
997-1006

  • دیو و غول ساحر از سحر و نبرد  ** انبیا را در نظرشان زشت کرد 
  • زشت گرداند به جادویی عدو  ** تا طلاق افتد میان جفت و شو 
  • دیده‌هاشان را به سحر می‌دوختند  ** تا چنین جوهر به خس بفروختند 
  • این گهر از هر دو عالم برترست  ** هین بخر زین طفل جاهل کو خرست  1000
  • پیش خر خرمهره و گوهر یکیست  ** آن اشک را در در و دریا شکیست 
  • منکر بحرست و گوهرهای او  ** کی بود حیوان در و پیرایه‌جو 
  • در سر حیوان خدا ننهاده است  ** کو بود در بند لعل و درپرست 
  • مر خران را هیچ دیدی گوش‌وار  ** گوش و هوش خر بود در سبزه‌زار 
  • احسن التقویم در والتین بخوان  ** که گرامی گوهرست ای دوست جان  1005
  • احسن التقویم از عرش او فزون  ** احسن التقویم از فکرت برون