English    Türkçe    فارسی   

1
3752-3761

  • آن یکی ماهی همی‌‌بیند عیان ** و آن یکی تاریک می‌‌بیند جهان‌‌
  • و آن یکی سه ماه می‌‌بیند به هم ** این سه کس بنشسته یک موضع نعم‌‌
  • چشم هر سه باز و گوش هر سه تیز ** در تو آویزان و از من در گریز
  • سحر عین است این عجب لطف خفی است ** بر تو نقش گرگ و بر من یوسفی است‌‌ 3755
  • عالم ار هجده هزار است و فزون ** هر نظر را نیست این هجده زبون‌‌
  • راز بگشا ای علی مرتضی ** ای پس سوء القضاء حسن القضاء
  • یا تو واگو آن چه عقلت یافته ست ** یا بگویم آن چه بر من تافته ست‌‌
  • از تو بر من تافت چون داری نهان ** می‌‌فشانی نور چون مه بی‌‌زبان‌‌
  • لیک اگر در گفت آید قرص ماه ** شب روان را زودتر آرد به راه‌‌ 3760
  • از غلط ایمن شوند و از ذهول ** بانگ مه غالب شود بر بانگ غول‌‌