English    Türkçe    فارسی   

3
3412-3421

  • چون تو کاهل بودی اندر التجا ** آن مصیبتها عوض دادت خدا
  • گفت یا رب تا به صد سال و فزون ** این چنینم ده بریز از من تو خون
  • اندر آن باغ او چو آمد پیش پیش ** دید در وی جمله فرزندان خویش
  • گفت از من کم شد از تو گم نشد ** بی دو چشم غیب کس مردم نشد 3415
  • تو نکردی فصد و از بینی دوید ** خون افزون تا ز تب جانت رهید
  • مغز هر میوه بهست از پوستش ** پوست دان تن را و مغز آن دوستش
  • مغز نغزی دارد آخر آدمی ** یکدمی آن را طلب گر زان دمی
  • در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بی زره
  • اندر آخر حمزه چون در صف شدی ** بی زره سرمست در غزو آمدی
  • سینه باز و تن برهنه پیش پیش ** در فکندی در صف شمشیر خویش 3420
  • خلق پرسیدند کای عم رسول ** ای هزبر صف‌شکن شاه فحول