English    Türkçe    فارسی   

4
3699-3708

  • این تعلق را خرد چون ره برد ** بسته‌ی فصلست و وصلست این خرد
  • زین وصیت کرد ما را مصطفی ** بحث کم جویید در ذات خدا 3700
  • آنک در ذاتش تفکر کردنیست ** در حقیقت آن نظر در ذات نیست
  • هست آن پندار او زیرا به راه ** صد هزاران پرده آمد تا اله
  • هر یکی در پرده‌ای موصول خوست ** وهم او آنست که آن خود عین هوست
  • پس پیمبر دفع کرد این وهم از او ** تا نباشد در غلط سوداپز او
  • وانکه اندر وهم او ترک ادب ** بی‌ادب را سرنگونی داد رب 3705
  • سرنگونی آن بود کو سوی زیر ** می‌رود پندارد او کو هست چیر
  • زانک حد مست باشد این چنین ** کو نداند آسمان را از زمین
  • در عجبهااش به فکر اندر روید ** از عظیمی وز مهابت گم شوید