English    Türkçe    فارسی   

1
1149-1173

  • طالب این سر اگر علامه‌‌ای است ** نک حسام الدین که سامی نامه‌‌ای است‌‌
  • رسیدن خرگوش به شیر و خشم شیر بر وی‌‌
  • شیر اندر آتش و در خشم و شور ** دید کان خرگوش می‌‌آید ز دور 1150
  • می‌‌دود بی‌‌دهشت و گستاخ او ** خشمگین و تند و تیز و ترش رو
  • کز شکسته آمدن تهمت بود ** وز دلیری دفع هر ریبت بود
  • چون رسید او پیشتر نزدیک صف ** بانگ بر زد شیرهای ای ناخلف‌‌
  • من که گاوان را ز هم بدریده‌‌ام ** من که گوش پیل نر مالیده‌‌ام‌‌
  • نیم خرگوشی که باشد که چنین ** امر ما را افکند او بر زمین‌‌ 1155
  • ترک خواب غفلت خرگوش کن ** غره‌‌ی این شیر ای خر گوش کن‌‌
  • عذر گفتن خرگوش‌‌
  • گفت خرگوش الامان عذریم هست ** گر دهد عفو خداوندیت دست‌‌
  • گفت چه عذر ای قصور ابلهان ** این زمان آیند در پیش شهان‌‌
  • مرغ بی‌‌وقتی سرت باید برید ** عذر احمق را نمی شاید شنید
  • عذر احمق بدتر از جرمش بود ** عذر نادان زهر هر دانش بود 1160
  • عذرت ای خرگوش از دانش تهی ** من چه خرگوشم که در گوشم نهی‌‌
  • گفت ای شه ناکسی را کس شمار ** عذر استم دیده‌‌ای را گوش دار
  • خاص از بهر زکات جاه خود ** گمرهی را تو مران از راه خود
  • بحر کاو آبی به هر جو می‌‌دهد ** هر خسی را بر سر و رو می‌‌نهد
  • کم نخواهد گشت دریا زین کرم ** از کرم دریا نگردد بیش و کم‌‌ 1165
  • گفت دارم من کرم بر جای او ** جامه‌‌ی هر کس برم بالای او
  • گفت بشنو گر نباشم جای لطف ** سر نهادم پیش اژدرهای عنف‌‌
  • من به وقت چاشت در راه آمدم ** با رفیق خود سوی شاه آمدم‌‌
  • با من از بهر تو خرگوشی دگر ** جفت و همره کرده بودند آن نفر
  • شیری اندر راه قصد بنده کرد ** قصد هر دو همره آینده کرد 1170
  • گفتمش ما بنده‌‌ی شاهنشه‌‌ایم ** خواجه‌‌تاشان که آن درگه‌‌ایم‌‌
  • گفت شاهنشه که باشد شرم دار ** پیش من تو یاد هر ناکس میار
  • هم ترا و هم شهت را بر درم ** گر تو با یارت بگردید از درم‌‌