English    Türkçe    فارسی   

1
1627-1651

  • ز آن که اول سمع باید نطق را ** سوی منطق از ره سمع اندر آ
  • ادخلوا الأبیات من أبوابها ** و اطلبوا الأغراض فی أسبابها
  • نطق کان موقوف راه سمع نیست ** جز که نطق خالق بی‌‌طمع نیست‌‌
  • مبدع است او تابع استاد نی ** مسند جمله و را اسناد نی‌‌ 1630
  • باقیان هم در حرف هم در مقال ** تابع استاد و محتاج مثال‌‌
  • زین سخن گر نیستی بیگانه‌‌ای ** دلق و اشکی گیر در ویرانه‌‌ای‌‌
  • ز آن که آدم ز آن عتاب از اشک رست ** اشک تر باشد دم توبه پرست‌‌
  • بهر گریه آمد آدم بر زمین ** تا بود گریان و نالان و حزین‌‌
  • آدم از فردوس و از بالای هفت ** پای ماچان از برای عذر رفت‌‌ 1635
  • گر ز پشت آدمی وز صلب او ** در طلب می‌‌باش هم در طلب او
  • ز آتش دل و آب دیده نقل ساز ** بوستان از ابر و خورشید است باز
  • تو چه دانی قدر آب دیده‌‌گان ** عاشق نانی تو چون نادیدگان‌‌
  • گر تو این انبان ز نان خالی کنی ** پر ز گوهرهای اجلالی کنی‌‌
  • طفل جان از شیر شیطان باز کن ** بعد از آنش با ملک انباز کن‌‌ 1640
  • تا تو تاریک و ملول و تیره‌‌ای ** دان که با دیو لعین همشیره‌‌ای‌‌
  • لقمه‌‌ای کان نور افزود و کمال ** آن بود آورده از کسب حلال‌‌
  • روغنی کاید چراغ ما کشد ** آب خوانش چون چراغی را کشد
  • علم و حکمت زاید از لقمه‌‌ی حلال ** عشق و رقت آید از لقمه‌‌ی حلال‌‌
  • چون ز لقمه تو حسد بینی و دام ** جهل و غفلت زاید آن را دان حرام‌‌ 1645
  • هیچ گندم کاری و جو بر دهد ** دیده‌‌ای اسبی که کره‌‌ی خر دهد
  • لقمه تخم است و برش اندیشه‌‌ها ** لقمه بحر و گوهرش اندیشه‌‌ها
  • زاید از لقمه‌‌ی حلال اندر دهان ** میل خدمت عزم رفتن آن جهان‌‌
  • باز گفتن بازرگان با طوطی آن چه دید از طوطیان هندوستان‌‌
  • کرد بازرگان تجارت را تمام ** باز آمد سوی منزل دوست کام‌‌
  • هر غلامی را بیاورد ارمغان ** هر کنیزک را ببخشید او نشان‌‌ 1650
  • گفت طوطی ارمغان بنده کو ** آن چه دیدی و آن چه گفتی باز گو