English    Türkçe    فارسی   

1
18-42

  • درنیابد حال پخته هیچ خام ** پس سخن کوتاه باید و السلام‌‌
  • بند بگسل، باش آزاد ای پسر ** چند باشی بند سیم و بند زر
  • گر بریزی بحر را در کوزه‌‌ای ** چند گنجد قسمت یک روزه‌‌ای‌‌ 20
  • کوزه‌‌ی چشم حریصان پر نشد ** تا صدف قانع نشد پر در نشد
  • هر که را جامه ز عشقی چاک شد ** او ز حرص و عیب کلی پاک شد
  • شاد باش ای عشق خوش سودای ما ** ای طبیب جمله علتهای ما
  • ای دوای نخوت و ناموس ما ** ای تو افلاطون و جالینوس ما
  • جسم خاک از عشق بر افلاک شد ** کوه در رقص آمد و چالاک شد 25
  • عشق جان طور آمد عاشقا ** طور مست و خر موسی صاعقا
  • با لب دمساز خود گر جفتمی ** همچو نی من گفتنیها گفتمی‌‌
  • هر که او از هم زبانی شد جدا ** بی‌‌زبان شد گر چه دارد صد نوا
  • چون که گل رفت و گلستان در گذشت ** نشنوی ز ان پس ز بلبل سر گذشت‌‌
  • جمله معشوق است و عاشق پرده‌‌ای ** زنده معشوق است و عاشق مرده‌‌ای‌‌ 30
  • چون نباشد عشق را پروای او ** او چو مرغی ماند بی‌‌پر، وای او
  • من چگونه هوش دارم پیش و پس ** چون نباشد نور یارم پیش و پس‌‌
  • عشق خواهد کاین سخن بیرون بود ** آینه غماز نبود چون بود
  • آینه‌‌ت دانی چرا غماز نیست ** ز انکه زنگار از رخش ممتاز نیست‌‌
  • عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او
  • بشنوید ای دوستان این داستان ** خود حقیقت نقد حال ماست آن‌‌ 35
  • بود شاهی در زمانی پیش از این ** ملک دنیا بودش و هم ملک دین‌‌
  • اتفاقا شاه روزی شد سوار ** با خواص خویش از بهر شکار
  • یک کنیزک دید شه بر شاه راه ** شد غلام آن کنیزک جان شاه‌‌
  • مرغ جانش در قفس چون می‌‌طپید ** داد مال و آن کنیزک را خرید
  • چون خرید او را و برخوردار شد ** آن کنیزک از قضا بیمار شد 40
  • آن یکی خر داشت، پالانش نبود ** یافت پالان گرگ خر را در ربود
  • کوزه بودش آب می‌‌نامد به دست ** آب را چون یافت خود کوزه شکست‌‌