English    Türkçe    فارسی   

1
2943-2967

  • پیر را بگزین که بی‌‌پیر این سفر ** هست بس پر آفت و خوف و خطر
  • آن رهی که بارها تو رفته‌‌ای ** بی‌‌قلاووز اندر آن آشفته‌‌ای‌‌
  • پس رهی را که ندیده ستی تو هیچ ** هین مرو تنها ز رهبر سر مپیچ‌‌ 2945
  • گر نباشد سایه‌‌ی او بر تو گول ** پس ترا سر گشته دارد بانگ غول‌‌
  • غولت از ره افکند اندر گزند ** از تو داهی‌‌تر در این ره بس بدند
  • از نبی بشنو ضلال رهروان ** که چشان کرد آن بلیس بد روان‌‌
  • صد هزاران ساله راه از جاده دور ** بردشان و کردشان ادبار و عور
  • استخوانهاشان ببین و مویشان ** عبرتی گیر و مران خر سویشان‌‌ 2950
  • گردن خر گیر و سوی راه کش ** سوی ره‌‌بانان و ره دانان خوش‌‌
  • هین مهل خر را و دست از وی مدار ** ز آن که عشق اوست سوی سبزه‌‌زار
  • گر یکی دم تو به غفلت واهلیش ** او رود فرسنگ‌‌ها سوی حشیش‌‌
  • دشمن راه است خر مست علف ** ای که بس خر بنده را کرد او تلف‌‌
  • گر ندانی ره هر آن چه خر بخواست ** عکس آن کن خود بود آن راه راست‌‌ 2955
  • شاوروهن پس آن گه خالفوا ** إن من لم یعصهن تالف‌‌
  • با هوا و آرزو کم باش دوست ** چون یضلک عن سبیل الله اوست‌‌
  • این هوا را نشکند اندر جهان ** هیچ چیزی همچو سایه‌‌ی همرهان‌‌
  • وصیت کردن رسول صلی الله علیه و اله و سلم علی را علیه السلام که چون هر کسی به نوع طاعتی تقرب جوید به حق تو تقرب جوی به نصیحت عاقل و بنده‌‌ی خاص تا از همه پیش قدم تر باشی‌‌
  • گفت پیغمبر علی را کای علی ** شیر حقی پهلوانی پر دلی‌‌
  • لیک بر شیری مکن هم اعتماد ** اندر آ در سایه‌‌ی نخل امید 2960
  • اندر آ در سایه‌‌ی آن عاقلی ** کش نداند برد از ره ناقلی‌‌
  • ظل او اندر زمین چون کوه قاف ** روح او سیمرغ بس عالی طواف‌‌
  • گر بگویم تا قیامت نعت او ** هیچ آن را مقطع و غایت مجو
  • در بشر رو پوش کرده ست آفتاب ** فهم کن و الله اعلم بالصواب‌‌
  • یا علی از جمله‌‌ی طاعات راه ** بر گزین تو سایه‌‌ی خاص اله‌‌ 2965
  • هر کسی در طاعتی بگریختند ** خویشتن را مخلصی انگیختند
  • تو برو در سایه‌ی عاقل گریز ** تا رهی ز آن دشمن پنهٱن ستیز