English    Türkçe    فارسی   

1
3302-3326

  • این دو را مشهور گردانید اله ** تا که باشد این دو بر باقی گواه‌‌
  • این دو دزد آویخت از دار بلند ** ور نه اندر قهر بس دزدان بدند
  • این دو را پرچم به سوی شهر برد ** کشتگان قهر را نتوان شمرد
  • نازنینی تو ولی در حد خویش ** الله الله پا منه از حد خویش‌‌ 3305
  • گر زنی بر نازنین تر از خودت ** در تگ هفتم زمین زیر آردت‌‌
  • قصه‌‌ی عاد و ثمود از بهر چیست ** تا بدانی کانبیا را نازکی است‌‌
  • این نشان خسف و قذف و صاعقه ** شد بیان عز نفس ناطقه‌‌
  • جمله حیوان را پی انسان بکش ** جمله انسان را بکش از بهر هش‌‌
  • هش چه باشد عقل کل هوشمند ** هوش جزوی هش بود اما نژند 3310
  • جمله حیوانات وحشی ز آدمی ** باشد از حیوان انسی در کمی‌‌
  • خون آنها خلق را باشد سبیل ** ز انکه وحشی‌‌اند از عقل جلیل‌‌
  • عزت وحشی بدین افتاد پست ** که مر انسان را مخالف آمده ست‌‌
  • پس چه عزت باشدت ای نادره ** چون شدی تو حمر مستنفرة
  • خر نشاید کشت از بهر صلاح ** چون شود وحشی شود خونش مباح‌‌ 3315
  • گر چه خر را دانش زاجر نبود ** هیچ معذورش نمی‌‌دارد ودود
  • پس چو وحشی شد از آن دم آدمی ** کی بود معذور ای یار سمی‌‌
  • لاجرم کفار را شد خون مباح ** همچو وحشی پیش نشاب و رماح‌‌
  • جفت و فرزندانشان جمله سبیل ** ز آنکه بی‌‌عقلند و مردود و ذلیل‌‌
  • باز عقلی کاو رمد از عقل عقل ** کرد از عقلی به حیوانات نقل‌‌ 3320
  • اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و آمیزی اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن‌‌
  • همچو هاروت و چو ماروت شهیر ** از بطر خوردند زهر آلود تیر
  • اعتمادی بودشان بر قدس خویش ** چیست بر شیر اعتماد گاومیش‌‌
  • گر چه او با شاخ صد چاره کند ** شاخ شاخش شیر نر پاره کند
  • گر شود پر شاخ همچون خار پشت ** شیر خواهد گاو را ناچار کشت‌‌
  • گر چه صرصر بس درختان می‌‌کند ** با گیاه تر وی احسان می‌‌کند 3325
  • بر ضعیفی گیاه آن باد تند ** رحم کرد ای دل تو از قوت ملند