English    Türkçe    فارسی   

1
3536-3560

  • وانمایم حوض کوثر را به جوش ** کآب بر روشان زند بانگش به گوش‌‌
  • و آن کسان که تشنه بر گردش دوان ** گشته‌‌اند این دم نمایم من عیان‌‌
  • می‌‌بساید دوششان بر دوش من ** نعره‌‌هاشان می‌‌رسد در گوش من‌‌
  • اهل جنت پیش چشمم ز اختیار ** در کشیده یکدگر را در کنار
  • دست همدیگر زیارت می‌‌کنند ** از لبان هم بوسه غارت می‌‌کنند 3540
  • کر شد این گوشم ز بانگ آه آه ** از خسان و نعره‌‌ی وا حسرتاه‌‌
  • این اشارتهاست گویم از نغول ** لیک می‌‌ترسم ز آزار رسول‌‌
  • همچنین می‌‌گفت سر مست و خراب ** داد پیغمبر گریبانش به تاب‌‌
  • گفت هین در کش که اسبت گرم شد ** عکس حق لا يستحيی زد شرم شد
  • آینه‌‌ی تو جست بیرون از غلاف ** آینه و میزان کجا گوید خلاف‌‌ 3545
  • آینه و میزان کجا بندد نفس ** بهر آزار و حیای هیچ کس‌‌
  • آینه و میزان محکهای سنی ** گر دو صد سالش تو خدمتها کنی‌‌
  • کز برای من بپوشان راستی ** بر فزون بنما و منما کاستی‌‌
  • اوت گوید ریش و سبلت بر مخند ** آینه و میزان و آن گه ریو و پند
  • چون خدا ما را برای آن فراخت ** که به ما بتوان حقیقت را شناخت‌‌ 3550
  • این نباشد ما چه ارزیم ای جوان ** کی شویم آیین روی نیکوان‌‌
  • لیک در کش در نمد آیینه را ** گر تجلی کرد سینا سینه را
  • گفت آخر هیچ گنجد در بغل ** آفتاب حق و خورشید ازل‌‌
  • هم دغل را هم بغل را بر درد ** نه جنون ماند به پیشش نه خرد
  • گفت یک اصبع چو بر چشمی نهی ** بیند از خورشید عالم را تهی‌‌ 3555
  • یک سر انگشت پرده‌‌ی ماه شد ** وین نشان ساتری الله شد
  • تا بپوشاند جهان را نقطه‌‌ای ** مهر گردد منکسف از سقطه‌‌ای‌‌
  • لب ببند و غور دریایی نگر ** بحر را حق کرد محکوم بشر
  • همچو چشمه‌‌ی سلسبیل و زنجبیل ** هست در حکم بهشتی جلیل‌‌
  • چار جوی جنت اندر حکم ماست ** این نه زور ما ز فرمان خداست‌‌ 3560