English    Türkçe    فارسی   

1
440-464

  • بینی آن باشد که او بویی برد ** بوی او را جانب کویی برد 440
  • هر که بویش نیست بی‌‌بینی بود ** بوی آن بوی است کان دینی بود
  • چون که بویی برد و شکر آن نکرد ** کفر نعمت آمد و بینیش خورد
  • شکر کن مر شاکران را بنده باش ** پیش ایشان مرده شو پاینده باش‌‌
  • چون وزیر از ره زنی مایه مساز ** خلق را تو بر میاور از نماز
  • ناصح دین گشته آن کافر وزیر ** کرده او از مکر در لوزینه سیر 445
  • فهم کردن حاذقان نصارا مکر وزیر را
  • هر که صاحب ذوق بود از گفت او ** لذتی می‌‌دید و تلخی جفت او
  • نکته‌‌ها می‌‌گفت او آمیخته ** در جلاب قند زهری ریخته‌‌
  • ظاهرش می‌‌گفت در ره چیست شو ** وز اثر می‌‌گفت جان را سست شو
  • ظاهر نقره گر اسپید است و نو ** دست و جامه می سیه گردد ازو
  • آتش ار چه سرخ روی است از شرر ** تو ز فعل او سیه کاری نگر 450
  • برق اگر نوری نماید در نظر ** لیک هست از خاصیت دزد بصر
  • هر که جز آگاه و صاحب ذوق بود ** گفت او در گردن او طوق بود
  • مدت شش سال در هجران شاه ** شد وزیر اتباع عیسی را پناه‌‌
  • دین و دل را کل بدو بسپرد خلق ** پیش امر و حکم او می‌‌مرد خلق‌‌
  • پیغام شاه پنهان با وزیر
  • در میان شاه و او پیغامها ** شاه را پنهان بدو آرامها 455
  • پیش او بنوشت شه کای مقبلم ** وقت آمد زود فارغ کن دلم‌‌
  • گفت اینک اندر آن کارم شها ** کافکنم در دین عیسی فتنه‌‌ها
  • بیان دوازده سبط از نصارا
  • قوم عیسی را بد اندر دار و گیر ** حاکمانشان ده امیر و دو امیر
  • هر فریقی مر امیری را تبع ** بنده گشته میر خود را از طمع‌‌
  • این ده و این دو امیر و قومشان ** گشته بند آن وزیر بدنشان‌‌ 460
  • اعتماد جمله بر گفتار او ** اقتدای جمله بر رفتار او
  • پیش او در وقت و ساعت هر امیر ** جان بدادی گر بدو گفتی بمیر
  • تخلیط وزیر در احکام انجیل
  • ساخت طوماری به نام هر یکی ** نقش هر طومار دیگر مسلکی‌‌
  • حکم‌‌های هر یکی نوعی دگر ** این خلاف آن ز پایان تا به سر