English    Türkçe    فارسی   

1
448-472

  • ظاهرش می‌‌گفت در ره چیست شو ** وز اثر می‌‌گفت جان را سست شو
  • ظاهر نقره گر اسپید است و نو ** دست و جامه می سیه گردد ازو
  • آتش ار چه سرخ روی است از شرر ** تو ز فعل او سیه کاری نگر 450
  • برق اگر نوری نماید در نظر ** لیک هست از خاصیت دزد بصر
  • هر که جز آگاه و صاحب ذوق بود ** گفت او در گردن او طوق بود
  • مدت شش سال در هجران شاه ** شد وزیر اتباع عیسی را پناه‌‌
  • دین و دل را کل بدو بسپرد خلق ** پیش امر و حکم او می‌‌مرد خلق‌‌
  • پیغام شاه پنهان با وزیر
  • در میان شاه و او پیغامها ** شاه را پنهان بدو آرامها 455
  • پیش او بنوشت شه کای مقبلم ** وقت آمد زود فارغ کن دلم‌‌
  • گفت اینک اندر آن کارم شها ** کافکنم در دین عیسی فتنه‌‌ها
  • بیان دوازده سبط از نصارا
  • قوم عیسی را بد اندر دار و گیر ** حاکمانشان ده امیر و دو امیر
  • هر فریقی مر امیری را تبع ** بنده گشته میر خود را از طمع‌‌
  • این ده و این دو امیر و قومشان ** گشته بند آن وزیر بدنشان‌‌ 460
  • اعتماد جمله بر گفتار او ** اقتدای جمله بر رفتار او
  • پیش او در وقت و ساعت هر امیر ** جان بدادی گر بدو گفتی بمیر
  • تخلیط وزیر در احکام انجیل
  • ساخت طوماری به نام هر یکی ** نقش هر طومار دیگر مسلکی‌‌
  • حکم‌‌های هر یکی نوعی دگر ** این خلاف آن ز پایان تا به سر
  • در یکی راه ریاضت را و جوع ** رکن توبه کرده و شرط رجوع‌‌ 465
  • در یکی گفته ریاضت سود نیست ** اندر این ره مخلصی جز جود نیست‌‌
  • در یکی گفته که جوع و جود تو ** شرک باشد از تو با معبود تو
  • جز توکل جز که تسلیم تمام ** در غم و راحت همه مکر است و دام‌‌
  • در یکی گفته که واجب خدمت است ** ور نه اندیشه‌‌ی توکل تهمت است‌‌
  • در یکی گفته که امر و نهیهاست ** بهر کردن نیست شرح عجز ماست‌‌ 470
  • تا که عجز خود ببینیم اندر آن ** قدرت حق را بدانیم آن زمان‌‌
  • در یکی گفته که عجز خود مبین ** کفر نعمت کردن است آن عجز هین‌‌