English    Türkçe    فارسی   

1
900-924

  • طایفه‌‌ی نخجیر در وادی خوش ** بودشان از شیر دایم کش مکش‌‌ 900
  • بس که آن شیر از کمین درمی‌‌ربود ** آن چرا بر جمله ناخوش گشته بود
  • حیله کردند آمدند ایشان بشیر ** کز وظیفه ما ترا داریم سیر
  • بعد از این اندر پی صیدی میا ** تا نگردد تلخ بر ما این گیا
  • جواب گفتن شیر نخجیران را و فایده‌‌ی جهد گفتن‌‌
  • گفت آری گر وفا بینم نه مکر ** مکرها بس دیده‌‌ام از زید و بکر
  • من هلاک فعل و مکر مردمم ** من گزیده‌‌ی زخم مار و کژدمم‌‌ 905
  • مردم نفس از درونم در کمین ** از همه مردم بتر در مکر و کین‌‌
  • گوش من لا یلدغ المؤمن شنید ** قول پیغمبر به جان و دل گزید
  • ترجیح نهادن نخجیران توکل را بر جهد و اکتساب‌‌
  • جمله گفتند ای حکیم با خبر ** الحذر دع لیس یغنی عن قدر
  • در حذر شوریدن شور و شر است ** رو توکل کن توکل بهتر است‌‌
  • با قضا پنجه مزن ای تند و تیز ** تا نگیرد هم قضا با تو ستیز 910
  • مرده باید بود پیش حکم حق ** تا نیاید زخم از رب الفلق‌‌
  • ترجیح نهادن شیر جهد و اکتساب را بر توکل و تسلیم‌‌
  • گفت آری گر توکل رهبر است ** این سبب هم سنت پیغمبر است‌‌
  • گفت پیغمبر به آواز بلند ** با توکل زانوی اشتر ببند
  • رمز الکاسب حبیب الله شنو ** از توکل در سبب کاهل مشو
  • ترجیح نهادن نخجیران توکل را بر اجتهاد
  • قوم گفتندش که کسب از ضعف خلق ** لقمه‌‌ی تزویر دان بر قدر حلق‌‌ 915
  • نیست کسبی از توکل خوبتر ** چیست از تسلیم خود محبوبتر
  • بس گریزند از بلا سوی بلا ** بس جهند از مار سوی اژدها
  • حیله کرد انسان و حیله‌‌ش دام بود ** آن که جان پنداشت خون آشام بود
  • در ببست و دشمن اندر خانه بود ** حیله‌‌ی فرعون زین افسانه بود
  • صد هزاران طفل کشت آن کینه کش ** و آن که او می‌‌جست اندر خانه‌‌اش‌‌ 920
  • دیده‌‌ی ما چون بسی علت در اوست ** رو فنا کن دید خود در دید دوست‌‌
  • دید ما را دید او نعم العوض ** یابی اندر دید او کل غرض‌‌
  • طفل تا گیرا و تا پویا نبود ** مرکبش جز گردن بابا نبود
  • چون فضولی گشت و دست و پا نمود ** در عنا افتاد و در کور و کبود