English    Türkçe    فارسی   

1
969-993

  • تو همه کار جهان را همچنین ** کن قیاس و چشم بگشا و ببین‌‌
  • از که بگریزیم از خود ای محال ** از که برباییم از حق ای وبال‌‌ 970
  • باز ترجیح‌‌نهادن شیر جهد را بر توکل و فواید جهد را بیان کردن‌‌
  • شیر گفت آری و لیکن هم ببین ** جهدهای انبیا و مومنین‌‌
  • حق تعالی جهدشان را راست کرد ** آن چه دیدند از جفا و گرم و سرد
  • حیله‌‌هاشان جمله حال آمد لطیف ** کل شی‌‌ء من ظریف هو ظریف‌‌
  • دامهاشان مرغ گردونی گرفت ** نقصهاشان جمله افزونی گرفت‌‌
  • جهد می‌‌کن تا توانی ای کیا ** در طریق انبیا و اولیا 975
  • با قضا پنجه زدن نبود جهاد ** ز آن که این را هم قضا بر ما نهاد
  • کافرم من گر زیان کرده ست کس ** در ره ایمان و طاعت یک نفس‌‌
  • سر شکسته نیست این سر را مبند ** یک دو روزک جهد کن باقی بخند
  • بد محالی جست کاو دنیا بجست ** نیک حالی جست کاو عقبی بجست‌‌
  • مکرها در کسب دنیا بارد است ** مکرها در ترک دنیا وارد است‌‌ 980
  • مکر آن باشد که زندان حفره کرد ** آن که حفره بست آن مکری ست سرد
  • این جهان زندان و ما زندانیان ** حفره کن زندان و خود را وارهان‌‌
  • چیست دنیا از خدا غافل بدن ** نی قماش و نقره و میزان و زن‌‌
  • مال را کز بهر دین باشی حمول ** نعم مال صالح خواندش رسول‌‌
  • آب در کشتی هلاک کشتی است ** آب اندر زیر کشتی پشتی است‌‌ 985
  • چون که مال و ملک را از دل براند ** ز آن سلیمان خویش جز مسکین نخواند
  • کوزه‌‌ی سر بسته اندر آب زفت ** از دل پر باد فوق آب رفت‌‌
  • باد درویشی چو در باطن بود ** بر سر آب جهان ساکن بود
  • گر چه جمله‌‌ی این جهان ملک وی است ** ملک در چشم دل او لا شی است‌‌
  • پس دهان دل ببند و مهر کن ** پر کنش از باد کبر من لدن‌‌ 990
  • جهد حق است و دوا حق است و درد ** منکر اندر نفی جهدش جهد کرد
  • مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل‌‌
  • زین نمط بسیار برهان گفت شیر ** کز جواب آن جبریان گشتند سیر
  • روبه و آهو و خرگوش و شغال ** جبر را بگذاشتند و قیل و قال‌‌