English    Türkçe    فارسی   

2
1937-1961

  • این چه یاری می‏کنی یک بارگیش ** گوید از بهر غم و بی‏چارگیش‏
  • مهربانی شد شکار شیر مرد ** در جهان دارو نجوید غیر درد
  • هر کجا دردی دوا آن جا رود ** هر کجا پستی است آب آن جا دود
  • آب رحمت بایدت رو پست شو ** و آن گهان خور خمر رحمت مست شو 1940
  • رحمت اندر رحمت آمد تا به سر ** بر یکی رحمت فرومای ای پسر
  • چرخ را در زیر پا آر ای شجاع ** بشنو از فوق فلک بانگ سماع‏
  • پنبه‏ی وسواس بیرون کن ز گوش ** تا به گوشت آید از گردون خروش‏
  • پاک کن دو چشم را از موی عیب ** تا ببینی باغ و سروستان غیب‏
  • دفع کن از مغز و از بینی زکام ** تا که ریح الله در آید در مشام‏ 1945
  • هیچ مگذار از تب و صفرا اثر ** تا بیابی از جهان طعم شکر
  • داروی مردی کن و عنین مپوی ** تا برون آیند صد گون خوب روی‏
  • کنده‏ی تن را ز پای جان بکن ** تا کند جولان به گرد آن چمن‏
  • غل بخل از دست و گردن دور کن ** بخت نو دریاب در چرخ کهن‏
  • ور نمی‏تانی به کعبه‏ی لطف پر ** عرضه کن بی‏چارگی بر چاره‏گر 1950
  • زاری و گریه قوی سرمایه‏ای است ** رحمت کلی قوی‏تر دایه‏ای است‏
  • دایه و مادر بهانه جو بود ** تا که کی آن طفل او گریان شود
  • طفل حاجات شما را آفرید ** تا بنالید و شود شیرش پدید
  • گفت ادعوا الله بی‏زاری مباش ** تا بجوشد شیرهای مهرهاش‏
  • هوی هوی باد و شیر افشان ابر ** در غم مااند یک ساعت تو صبر 1955
  • فی السماء رزقکم بشنیده‏ای ** اندر این پستی چه بر چفسیده‏ای‏
  • ترس و نومیدیت دان آواز غول ** می‏کشد گوش تو تا قعر سفول‏
  • هر ندایی که ترا بالا کشید ** آن ندا می‏دان که از بالا رسید
  • هر ندایی که ترا حرص آورد ** بانگ گرگی دان که او مردم درد
  • این بلندی نیست از روی مکان ** این بلندیهاست سوی عقل و جان‏ 1960
  • هر سبب بالاتر آمد از اثر ** سنگ و آهن فایق آمد بر شرر