English    Türkçe    فارسی   

2
2223-2247

  • هر که کارد قصد گندم باشدش ** کاه خود اندر تبع می‏آیدش‏
  • که بکاری بر نیاید گندمی ** مردمی جو مردمی جو مردمی‏
  • قصد کعبه کن چو وقت حج بود ** چون که رفتی مکه هم دیده شود 2225
  • قصد در معراج دید دوست بود ** در تبع عرش و ملایک هم نمود
  • حکایت‏
  • خانه‏ی نو ساخت روزی نو مرید ** پیر آمد خانه‏ی او را بدید
  • گفت شیخ آن نو مرید خویش را ** امتحان کرد آن نکو اندیش را
  • روزن از بهر چه کردی ای رفیق ** گفت تا نور اندر آید زین طریق‏
  • گفت آن فرع است این باید نیاز ** تا از این ره بشنوی بانگ نماز 2230
  • بایزید اندر سفر جستی بسی ** تا بیابد خضر وقت خود کسی‏
  • دید پیری با قدی همچون هلال ** دید در وی فر و گفتار رجال‏
  • دیده نابینا و دل چون آفتاب ** همچو پیلی دیده هندستان به خواب‏
  • چشم بسته خفته بیند صد طرب ** چون گشاید آن نبیند ای عجب‏
  • بس عجب در خواب روشن می‏شود ** دل درون خواب روزن می‏شود 2235
  • آن که بیدار است و بیند خواب خوش ** عارف است او خاک او در دیده کش‏
  • پیش او بنشست و می‏پرسید حال ** یافتش درویش و هم صاحب عیال‏
  • گفت عزم تو کجا ای بایزید ** رخت غربت را کجا خواهی کشید
  • گفت قصد کعبه دارم از پگه ** گفت هین با خود چه داری زاد ره‏
  • گفت دارم از درم نقره دویست ** نک ببسته سخت در گوشه‏ی ردی است‏ 2240
  • گفت طوفی کن به گردم هفت بار ** وین نکوتر از طواف حج شمار
  • و آن درمها پیش من نه‏ای جواد ** دان که حج کردی و حاصل شد مراد
  • عمره کردی عمر باقی یافتی ** صاف گشتی بر صفا بشتافتی‏
  • حق آن حقی که جانت دیده است ** که مرا بر بیت خود بگزیده است‏
  • کعبه هر چندی که خانه‏ی بر اوست ** خلقت من نیز خانه‏ی سر اوست‏ 2245
  • تا بکرد آن کعبه را در وی نرفت ** و اندر این خانه بجز آن حی نرفت‏
  • چون مرا دیدی خدا را دیده‏ای ** گرد کعبه‏ی صدق بر گردیده‏ای‏