English    Türkçe    فارسی   

2
2234-2258

  • چشم بسته خفته بیند صد طرب ** چون گشاید آن نبیند ای عجب‏
  • بس عجب در خواب روشن می‏شود ** دل درون خواب روزن می‏شود 2235
  • آن که بیدار است و بیند خواب خوش ** عارف است او خاک او در دیده کش‏
  • پیش او بنشست و می‏پرسید حال ** یافتش درویش و هم صاحب عیال‏
  • گفت عزم تو کجا ای بایزید ** رخت غربت را کجا خواهی کشید
  • گفت قصد کعبه دارم از پگه ** گفت هین با خود چه داری زاد ره‏
  • گفت دارم از درم نقره دویست ** نک ببسته سخت در گوشه‏ی ردی است‏ 2240
  • گفت طوفی کن به گردم هفت بار ** وین نکوتر از طواف حج شمار
  • و آن درمها پیش من نه‏ای جواد ** دان که حج کردی و حاصل شد مراد
  • عمره کردی عمر باقی یافتی ** صاف گشتی بر صفا بشتافتی‏
  • حق آن حقی که جانت دیده است ** که مرا بر بیت خود بگزیده است‏
  • کعبه هر چندی که خانه‏ی بر اوست ** خلقت من نیز خانه‏ی سر اوست‏ 2245
  • تا بکرد آن کعبه را در وی نرفت ** و اندر این خانه بجز آن حی نرفت‏
  • چون مرا دیدی خدا را دیده‏ای ** گرد کعبه‏ی صدق بر گردیده‏ای‏
  • خدمت من طاعت و حمد خداست ** تا نپنداری که حق از من جداست‏
  • چشم نیکو باز کن در من نگر ** تا ببینی نور حق اندر بشر
  • بایزید آن نکته‏ها را هوش داشت ** همچو زرین حلقه‏اش در گوش داشت‏ 2250
  • آمد از وی بایزید اندر مزید ** منتهی در منتها آخر رسید
  • دانستن پیغامبر صلی الله علیه و آله که سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا
  • چون پیمبر دید آن بیمار را ** خوش نوازش کرد یار غار را
  • زنده شد او چون پیمبر را بدید ** گوییا آن دم مر او را آفرید
  • گفت بیماری مرا این بخت داد ** کامد این سلطان بر من بامداد
  • تا مرا صحت رسید و عاقبت ** از قدوم این شه بی‏حاشیت‏ 2255
  • ای خجسته رنج و بیماری و تب ** ای مبارک درد و بیداری شب‏
  • نک مرا در پیری از لطف و کرم ** حق چنین رنجوریی داد و سقم‏
  • درد پشتم داد هم تا من ز خواب ** بر جهم هر نیم شب لا بد شتاب‏