English    Türkçe    فارسی   

2
2454-2478

  • شاه راه باغ جانها شرع اوست ** باغ و بستانهای عالم فرع اوست‏
  • اصل و سرچشمه‏ی خوشی آن است آن ** زود تجری تحتها الأنهار خوان‏ 2455
  • تتمه‌ای نصیحت رسول صلی الله علیه و آله بیمار را
  • گفت پیغمبر مر آن بیمار را ** چون عیادت کرد یار زار را
  • که مگر نوعی دعایی کرده‏ای ** از جهالت زهربایی خورده‏ای‏
  • یاد آور چه دعا می‏گفته‏ای ** چون ز مکر نفس می‏آشفته‏ای‏
  • گفت یادم نیست الا همتی ** دار با من یادم آید ساعتی‏
  • از حضور نور بخش مصطفا ** پیش خاطر آمد او را آن دعا 2460
  • همت پیغمبر روشن‏کده ** پیش خاطر آمدش آن گم شده‏
  • تافت ز آن روزن که از دل تا دل است ** روشنی که فرق حق و باطل است‏
  • گفت اینک یادم آمد ای رسول ** آن دعا که گفته‏ام من بو الفضول‏
  • چون گرفتار گنه می‏آمدم ** غرقه دست اندر حشایش می‏زدم‏
  • از تو تهدید و وعیدی می‏رسید ** مجرمان را از عذاب بس شدید 2465
  • مضطرب می‏گشتم و چاره نبود ** بند محکم بود و قفل ناگشود
  • نی مقام صبر و نه راه گریز ** نی امید توبه نه جای ستیز
  • من چو هاروت و چو ماروت از حزن ** آه می‏کردم که ای خلاق من‏
  • از خطر هاروت و ماروت آشکار ** چاه بابل را بکردند اختیار
  • تا عذاب آخرت اینجا کشند ** گربزند و عاقل و ساحروش‏اند 2470
  • نیک کردند و بجای خویش بود ** سهلتر باشد ز آتش رنج دود
  • حد ندارد وصف رنج آن جهان ** سهل باشد رنج دنیا پیش آن‏
  • ای خنک آن کاو جهادی می‏کند ** بر بدن زجری و دادی می‏کند
  • تا ز رنج آن جهانی وارهد ** بر خود این رنج عبادت می‏نهد
  • من همی‏گفتم که یا رب آن عذاب ** هم در این عالم بران بر من شتاب‏ 2475
  • تا در آن عالم فراغت باشدم ** در چنین درخواست حلقه می‏زدم‏
  • این چنین رنجوریی پیدام شد ** جان من از رنج بی‏آرام شد
  • مانده‏ام از ذکر و از اوراد خود ** بی‏خبر گشتم ز خویش و نیک و بد