English    Türkçe    فارسی   

2
2828-2852

  • این چنین کژ بازیی می‏باختند ** مسجدی جز مسجد او ساختند
  • فرش و سقف و قبه‏اش آراسته ** لیک تفریق جماعت خواسته‏
  • نزد پیغمبر به لابه آمدند ** همچو اشتر پیش او زانو زدند 2830
  • کای رسول حق برای محسنی ** سوی آن مسجد قدم رنجه کنی‏
  • تا مبارک گردد از اقدام تو ** تا قیامت تازه باد ایام تو
  • مسجد روز گل است و روز ابر ** مسجد روز ضرورت وقت فقر
  • تا غریبی یابد آن جا خیر و جا ** تا فراوان گردد این خدمت‏سرا
  • تا شعار دین شود بسیار و پر ** ز انکه با یاران شود خوش کار مر 2835
  • ساعتی آن جایگه تشریف ده ** تزکیه‏ی ما کن ز ما تعریف ده‏
  • مسجد و اصحاب مسجد را نواز ** تو مهی ما شب دمی با ما بساز
  • تا شود شب از جمالت همچو روز ** ای جمالت آفتاب جان فروز
  • ای دریغا کان سخن از دل بدی ** تا مراد آن نفر حاصل شدی‏
  • لطف کاید بی‏دل و جان در زبان ** همچو سبزه‏ی تون بود ای دوستان‏ 2840
  • هم ز دورش بنگر و اندر گذر ** خوردن و بو را نشاید ای پسر
  • سوی لطف بی‏وفایان هین مرو ** کان پل ویران بود نیکو شنو
  • گر قدم را جاهلی بر وی زند ** بشکند پل و آن قدم را بشکند
  • هر کجا لشکر شکسته می‏شود ** او دو سه سست مخنث می‏بود
  • در صف آید با سلاح او مردوار ** دل بر او بنهند کاینک یار غار 2845
  • رو بگرداند چو بیند زخمها ** رفتن او بشکند پشت ترا
  • این دراز است و فراوان می‏شود ** و آن چه مقصود است پنهان می‏شود
  • فریفتن منافقان پیغامبر را تا به مسجد ضرارش برند
  • بر رسول حق فسون‏ها خواندند ** رخش دستان و حیل می‏راندند
  • آن رسول مهربان رحم کیش ** جز تبسم جز بلی ناورد پیش‏
  • شکرهای آن جماعت یاد کرد ** در اجابت قاصدان را شاد کرد 2850
  • می‏نمود آن مکر ایشان پیش او ** یک به یک ز آن سان که اندر شیر مو
  • موی را نادیده می‏کرد آن لطیف ** شیر را شاباش می‏گفت آن ظریف‏