English    Türkçe    فارسی   

2
2881-2905

  • مهر در گوش شما بنهاد حق ** تا به آواز خدا نارد سبق‏
  • نک صریح آواز حق می‏آیدم ** همچو صاف از درد می‏پالایدم‏
  • همچنان که موسی از سوی درخت ** بانگ حق بشنید کای مسعود بخت‏
  • از درخت إنی أنا الله می‏شنید ** با کلام انوار می‏آمد پدید
  • چون ز نور وحی در می‏ماندند ** باز نو سوگندها می‏خواندند 2885
  • چون خدا سوگند را خواند سپر ** کی نهد اسپر ز کف پیکارگر
  • باز پیغمبر به تکذیب صریح ** قد کذبتم گفت با ایشان فصیح‏
  • اندیشیدن یکی از صحابه به انکار که رسول (ص) چرا ستاری نمی‏کند
  • تا یکی یاری ز یاران رسول ** در دلش انکار آمد ز آن نکول‏
  • که چنین پیران با شیب و وقار ** می‏کندشان این پیمبر شرمسار
  • کو کرم کو ستر پوشی کو حیا ** صد هزاران عیب پوشند انبیا 2890
  • باز در دل زود استغفار کرد ** تا نگردد ز اعتراض او روی زرد
  • شومی یاری اصحاب نفاق ** کرد مومن را چو ایشان زشت و عاق‏
  • باز می‏زارید کای علام سر ** مر مرا مگذار بر کفران مصر
  • دل به دستم نیست همچون دید چشم ** ور نه دل را سوزمی این دم به خشم‏
  • اندر این اندیشه خوابش در ربود ** مسجد ایشانش پر سرگین نمود 2895
  • سنگهاش اندر حدث جای تباه ** می‏دمید از سنگها دود سیاه‏
  • دود در حلقش شد و حلقش بخست ** از نهیب دود تلخ از خواب جست‏
  • در زمان در رو فتاد و می‏گریست ** کای خدا اینها نشان منکری است‏
  • خلم بهتر از چنین حلم ای خدا ** که کند از نور ایمانم جدا
  • گر بکاوی کوشش اهل مجاز ** تو به تو گنده بود همچون پیاز 2900
  • هر یکی از یکدیگر بی‏مغزتر ** صادقان را یک ز دیگر نغزتر
  • صد کمر آن قوم بسته بر قبا ** بهر هدم مسجد اهل قبا
  • همچو آن اصحاب فیل اندر حبش ** کعبه‏ای کردند حق آتش زدش‏
  • قصد کعبه ساختند از انتقام ** حالشان چون شد فرو خوان از کلام‏
  • مر سیه رویان دین را خود جهیز ** نیست الا حیلت و مکر و ستیز 2905