English    Türkçe    فارسی   

3
186-210

  • ذکر حق پاکست چون پاکی رسید ** رخت بر بندد برون آید پلید
  • می‌گریزد ضدها از ضدها ** شب گریزد چون بر افروزد ضیا
  • چون در آید نام پاک اندر دهان ** نه پلیدی ماند و نه اندهان
  • بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبیک گفتن حق است
  • آن یکی الله می‌گفتی شبی ** تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی
  • گفت شیطان آخر ای بسیارگو ** این همه الله را لبیک کو 190
  • می‌نیاید یک جواب از پیش تخت ** چند الله می‌زنی با روی سخت
  • او شکسته‌دل شد و بنهاد سر ** دید در خواب او خضر را در خضر
  • گفت هین از ذکر چون وا مانده‌ای ** چون پشیمانی از آن کش خوانده‌ای
  • گفت لبیکم نمی‌آید جواب ** زان همی‌ترسم که باشم رد باب
  • گفت آن الله تو لبیک ماست ** و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست 195
  • حیله‌ها و چاره‌جوییهای تو ** جذب ما بود و گشاد این پای تو
  • ترس و عشق تو کمند لطف ماست ** زیر هر یا رب تو لبیکهاست
  • جان جاهل زین دعا جز دور نیست ** زانک یا رب گفتنش دستور نیست
  • بر دهان و بر دلش قفلست و بند ** تا ننالد با خدا وقت گزند
  • داد مر فرعون را صد ملک و مال ** تا بکرد او دعوی عز و جلال 200
  • در همه عمرش ندید او درد سر ** تا ننالد سوی حق آن بدگهر
  • داد او را جمله ملک این جهان ** حق ندادش درد و رنج و اندهان
  • درد آمد بهتر از ملک جهان ** تا بخوانی مر خدا را در نهان
  • خواندن بی درد از افسردگیست ** خواندن با درد از دل‌بردگیست
  • آن کشیدن زیر لب آواز را ** یاد کردن مبدا و آغاز را 205
  • آن شده آواز صافی و حزین ** ای خدا وی مستغاث و ای معین
  • ناله‌ی سگ در رهش بی جذبه نیست ** زانک هر راغب اسیر ره‌زنیست
  • چون سگ کهفی که از مردار رست ** بر سر خوان شهنشاهان نشست
  • تا قیامت می‌خورد او پیش غار ** آب رحمت عارفانه بی تغار
  • ای بسا سگ‌پوست کو را نام نیست ** لیک اندر پرده بی آن جام نیست 210