English    Türkçe    فارسی   

3
2046-2070

  • گفت راندم پیشتر من نیکبخت ** باز شد آن هفت جمله یک درخت
  • هفت می‌شد فرد می‌شد هر دمی ** من چه سان می‌گشتم ازحیرت همی
  • بعد از آن دیدم درختان در نماز ** صف کشیده چون جماعت کرده ساز
  • یک درخت از پیش مانند امام ** دیگران اندر پس او در قیام
  • آن قیام و آن رکوع و آن سجود ** از درختان بس شگفتم می‌نمود 2050
  • یاد کردم قول حق را آن زمان ** گفت النجم و شجر را یسجدان
  • این درختان را نه زانو نه میان ** این چه ترتیب نمازست آنچنان
  • آمد الهام خدا کای با فروز ** می عجب داری ز کار ما هنوز
  • هفت مرد شدن آن هفت درخت
  • بعد دیری گشت آنها هفت مرد ** جمله در قعده پی یزدان فرد
  • چشم می‌مالم که آن هفت ارسلان ** تا کیانند و چه دارند از جهان 2055
  • چون به نزدیکی رسیدم من ز راه ** کردم ایشان را سلام از انتباه
  • قوم گفتندم جواب آن سلام ** ای دقوقی مفخر و تاج کرام
  • گفتم آخر چون مرا بشناختند ** پیش ازین بر من نظر ننداختند
  • از ضمیر من بدانستند زود ** یکدگر را بنگریدند از فرود
  • پاسخم دادند خندان کای عزیز ** این بپوشیدست اکنون بر تو نیز 2060
  • بر دلی کو در تحیر با خداست ** کی شود پوشیده راز چپ و راست
  • گفتم ار سوی حقایق بشکفند ** چون ز اسم حرف رسمی واقفند
  • گفت اگر اسمی شود غیب از ولی ** آن ز استغراق دان نه از جاهلی
  • بعد از آن گفتند ما را آرزوست ** اقتدا کردن به تو ای پاک دوست
  • گفتم آری لیک یک ساعت که من ** مشکلاتی دارم از دور زمن 2065
  • تا شود آن حل به صحبتهای پاک ** که به صحبت روید انگوری ز خاک
  • دانه‌ی پرمغز با خاک دژم ** خلوتی و صحبتی کرد از کرم
  • خویشتن در خاک کلی محو کرد ** تا نماندش رنگ و بو و سرخ و زرد
  • از پس آن محو قبض او نماند ** پرگشاد و بسط شد مرکب براند
  • پیش اصل خویش چون بی‌خویش شد ** رفت صورت جلوه‌ی معنیش شد 2070