English    Türkçe    فارسی   

3
2416-2440

  • حق نمودش آنچ بنمودش تمام ** گشت واقف بر سزای انتقام
  • روز دیگر جمله خصمان آمدند ** پیش داود پیمبر صف زدند
  • همچنان آن ماجراها باز رفت ** زود زد آن مدعی تشنیع زفت
  • حکم کردن داود بر صاحب گاو کی از سر گاو برخیز و تشنیع صاحب گاو بر داود علیه السلام
  • گفت داودش خمش کن رو بهل ** این مسلمان را ز گاوت کن بحل
  • چون خدا پوشید بر تو ای جوان ** رو خمش کن حق ستاری بدان 2420
  • گفت وا ویلی چه حکمست این چه داد ** از پی من شرع نو خواهی نهاد
  • رفته است آوازه‌ی عدلت چنان ** که معطر شد زمین و آسمان
  • بر سگان کور این استم نرفت ** زین تعدی سنگ و که بشکافت تفت
  • همچنین تشنیع می‌زد برملا ** کالصلا هنگام ظلمست الصلا
  • حکم کردن داود بر صاحب گاو کی جمله مال خود را به وی ده
  • بعد از آن داود گفتش کای عنود ** جمله مال خویش او را بخش زود 2425
  • ورنه کارت سخت گردد گفتمت ** تا نگردد ظاهر از وی استمت
  • خاک بر سر کرد و جامه بر درید ** که بهر دم می‌کنی ظلمی مزید
  • یک‌دمی دیگر برین تشنیع راند ** باز داودش به پیش خویش خواند
  • گفت چون بختت نبود ای بخت‌کور ** ظلمت آمد اندک اندک در ظهور
  • ریده‌ای آنگاه صدر و پیشگاه ** ای دریغ از چون تو خر خاشاک و کاه 2430
  • رو که فرزندان تو با جفت تو ** بندگان او شدند افزون مگو
  • سنگ بر سینه همی‌زد با دو دست ** می‌دوید از جهل خود بالا و پست
  • خلق هم اندر ملامت آمدند ** کز ضمیر کار او غافل بدند
  • ظالم از مظلوم کی داند کسی ** کو بود سخره‌ی هوا همچون خسی
  • ظالم از مظلوم آنکس پی برد ** کو سر نفس ظلوم خود برد 2435
  • ورنه آن ظالم که نفس است از درون ** خصم هر مظلوم باشد از جنون
  • سگ هماره حمله بر مسکین کند ** تا تواند زخم بر مسکین زند
  • شرم شیران راست نه سگ را بدان ** که نگیرد صید از همسایگان
  • عامه‌ی مظلوم‌کش ظالم‌پرست ** از کمین سگشان سوی داود جست
  • روی در داود کردند آن فریق ** کای نبی مجتبی بر ما شفیق 2440