English    Türkçe    فارسی   

3
2492-2516

  • چونک پیداگشت سر کار او ** معجزه داود شد فاش و دوتو
  • خلق جمله سر برهنه آمدند ** سر به سجده بر زمینها می‌زدند
  • ما همه کوران اصلی بوده‌ایم ** از تو ما صد گون عجایب دیده‌ایم
  • سنگ با تو در سخن آمد شهیر ** کز برای غزو طالوتم بگیر 2495
  • تو به سه سنگ و فلاخن آمدی ** صد هزاران مرد را بر هم زدی
  • سنگهایت صدهزاران پاره شد ** هر یکی هر خصم را خون‌خواره شد
  • آهن اندر دست تو چون موم شد ** چون زره‌سازی ترا معلوم شد
  • کوهها با تو رسایل شد شکور ** با تو می‌خوانند چون مقری زبور
  • صد هزاران چشم دل بگشاده شد ** از دم تو غیب را آماده شد 2500
  • و آن قوی‌تر زان همه کین دایمست ** زندگی بخشی که سرمد قایمست
  • جان جمله‌ی معجزات اینست خود ** کو ببخشد مرده را جان ابد
  • کشته شد ظالم جهانی زنده شد ** هر یکی از نو خدا را بنده شد
  • بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بی‌کسب و بی‌حساب
  • نفس خود را کش جهانی را زنده کن ** خواجه را کشتست او را بنده کن
  • مدعی گاو نفس تست هین ** خویشتن را خواجه کردست و مهین 2505
  • آن کشنده‌ی گاو عقل تست رو ** بر کشنده گاو تن منکر مشو
  • عقل اسیرست و همی خواهد ز حق ** روزیی بی رنج و نعمت بر طبق
  • روزی بی رنج او موقوف چیست ** آنک بکشد گاو را کاصل بدیست
  • نفس گوید چون کشی تو گاو من ** زانک گاو نفس باشد نقش تن
  • خواجه‌زاده‌ی عقل مانده بی‌نوا ** نفس خونی خواجه گشت و پیشوا 2510
  • روزی بی‌رنج می‌دانی که چیست ** قوت ارواحست و ارزاق نبیست
  • لیک موقوفست بر قربان گاو ** گنج اندر گاو دان ای کنج‌کاو
  • دوش چیزی خورده‌ام ور نه تمام ** دادمی در دست فهم تو زمام
  • دوش چیزی خورده‌ام افسانه است ** هرچه می‌آید ز پنهان خانه است
  • چشم بر اسباب از چه دوختیم ** گر ز خوش‌چشمان کرشم آموختیم 2515
  • هست بر اسباب اسبابی دگر ** در سبب منگر در آن افکن نظر