English    Türkçe    فارسی   

3
2902-2926

  • نقش ما این کرد آن تصویرگر ** این نخواهد شد بگفت و گو دگر
  • سنگ را صد سال گویی لعل شو ** کهنه را صد سال گویی باش نو
  • خاک را گویی صفات آب گیر ** آب را گویی عسل شو یا که شیر
  • خالق افلاک او و افلاکیان ** خالق آب و تراب و خاکیان 2905
  • آسمان را داد دوران و صفا ** آب و گل را تیره رویی و نما
  • کی تواند آسمان دردی گزید ** کی تواند آب و گل صفوت خرید
  • قسمتی کردست هر یک را رهی ** کی کهی گردد بجهدی چون کهی
  • جواب انبیا علیهم السلام مر جبریان را
  • انبیا گفتند کاری آفرید ** وصفهایی که نتان زان سر کشید
  • و آفرید او وصفهای عارضی ** که کسی مبغوض می‌گردد رضی 2910
  • سنگ را گویی که زر شو بیهده‌ست ** مس را گویی که زر شو راه هست
  • ریگ را گویی که گل شو عاجزست ** خاک را گویی که گل شو جایزست
  • رنجها دادست کان را چاره نیست ** آن بمثل لنگی و فطس و عمیست
  • رنجها دادست کان را چاره هست ** آن بمثل لقوه و درد سرست
  • این دواها ساخت بهر ایتلاف ** نیست این درد و دواها از گزاف 2915
  • بلک اغلب رنجها را چاره هست ** چون بجد جویی بیاید آن بدست
  • مکرر کردن کافران حجتهای جبریانه را
  • قوم گفتند ای گروه این رنج ما ** نیست زان رنجی که بپذیرد دوا
  • سالها گفتید زین افسون و پند ** سخت‌تر می‌گشت زان هر لحظه بند
  • گر دوا را این مرض قابل بدی ** آخر از وی ذره‌ای زایل شدی
  • سده چون شد آب ناید در جگر ** گر خورد دریا رود جایی دگر 2920
  • لاجرم آماس گیرد دست و پا ** تشنگی را نشکند آن استقا
  • باز جواب انبیا علیهم السلام ایشان را
  • انبیا گفتند نومیدی بدست ** فضل و رحمتهای باری بی‌حدست
  • از چنین محسن نشاید ناامید ** دست در فتراک این رحمت زنید
  • ای بسا کارا که اول صعب گشت ** بعد از آن بگشاده شد سختی گذشت
  • بعد نومیدی بسی اومیدهاست ** از پس ظلمت بسی خورشیدهاست 2925
  • خود گرفتم که شما سنگین شدیت ** قفلها بر گوش و بر دل بر زدیت