English    Türkçe    فارسی   

3
3288-3312

  • گردش او را نه اجر و نه عقاب ** که اختیار آمد هنر وقت حساب
  • جمله عالم خود مسبح آمدند ** نیست آن تسبیح جبری مزدمند
  • تیغ در دستش نه از عجزش بکن ** تا که غازی گردد او یا راه‌زن 3290
  • زانک کرمنا شد آدم ز اختیار ** نیم زنبور عسل شد نیم مار
  • مومنان کان عسل زنبوروار ** کافران خود کان زهری همچو مار
  • زانک مومن خورد بگزیده نبات ** تا چو نحلی گشت ریق او حیات
  • باز کافر خورد شربت از صدید ** هم ز قوتش زهر شد در وی پدید
  • اهل الهام خدا عین الحیات ** اهل تسویل هوا سم الممات 3295
  • در جهان این مدح و شاباش و زهی ** ز اختیارست و حفاظ آگهی
  • جمله رندان چونک در زندان بوند ** متقی و زاهد و حق‌خوان شوند
  • چونک قدرت رفت کاسد شد عمل ** هین که تا سرمایه نستاند اجل
  • قدرتت سرمایه‌ی سودست هین ** وقت قدرت را نگه دار و ببین
  • آدمی بر خنگ کرمنا سوار ** در کف درکش عنان اختیار 3300
  • باز موسی داد پند او را بمهر ** که مرادت زرد خواهد کرد چهر
  • ترک این سودا بگو وز حق بترس ** دیو دادستت برای مکر درس
  • قانع شدن آن طالب به تعلیم زبان مرغ خانگی و سگ و اجابت موسی علیه السلام
  • گفت باری نطق سگ کو بر درست ** نطق مرغ خانگی کاهل پرست
  • گفت موسی هین تو دانی رو رسید ** نطق این هر دو شود بر تو پدید
  • بامدادان از برای امتحان ** ایستاد او منتظر بر آستان 3305
  • خادمه سفره بیفشاند و فتاد ** پاره‌ای نان بیات آثار زاد
  • در ربود آن را خروسی چون گرو ** گفت سگ کردی تو بر ما ظلم رو
  • دانه‌ی گندم توانی خورد و من ** عاجزم در دانه خوردن در وطن
  • گندم و جو را و باقی حبوب ** می‌توانی خورد و من نه ای طروب
  • این لب نانی که قسم ماست نان ** می‌ربایی این قدر را از سگان 3310
  • جواب خروس سگ را
  • پس خروسش گفت تن زن غم مخور ** که خدا بدهد عوض زینت دگر
  • اسپ این خواجه سقط خواهد شدن ** روز فردا سیر خور کم کن حزن