English    Türkçe    فارسی   

3
3781-3805

  • آفتی نبود بتر از ناشناخت ** تو بر یار و ندانی عشق باخت
  • یار را اغیار پنداری همی ** شادیی را نام بنهادی غمی
  • اینچنین نخلی که لطف یار ماست ** چونک ما دزدیم نخلش دار ماست
  • اینچنین مشکین که زلف میر ماست ** چونک بی‌عقلیم این زنجیر ماست
  • اینچنین لطفی چو نیلی می‌رود ** چونک فرعونیم چون خون می‌شود 3785
  • خون همی‌گوید من آبم هین مریز ** یوسفم گرگ از توم ای پر ستیز
  • تو نمی‌بینی که یار بردبار ** چونک با او ضد شدی گردد چو مار
  • لحم او و شحم او دیگر نشد ** او چنان بد جز که از منظر نشد
  • عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالی‌وار
  • شمع مریم را بهل افروخته ** که بخارا می‌رود آن سوخته
  • سخت بی‌صبر و در آتشدان تیز ** رو سوی صدر جهان می‌کن گریز 3790
  • این بخارا منبع دانش بود ** پس بخاراییست هر کنش بود
  • پیش شیخی در بخارا اندری ** تا به خواری در بخارا ننگری
  • جز به خواری در بخارای دلش ** راه ندهد جزر و مد مشکلش
  • ای خنک آن را که ذلت نفسه ** وای آنکس را که یردی رفسه
  • فرقت صدر جهان در جان او ** پاره پاره کرده بود ارکان او 3795
  • گفت بر خیزم هم‌آنجا واروم ** کافر ار گشتم دگر ره بگروم
  • واروم آنجا بیفتم پیش او ** پیش آن صدر نکواندیش او
  • گویم افکندم به پیشت جان خویش ** زنده کن یا سر ببر ما را چو میش
  • کشته و مرده به پیشت ای قمر ** به که شاه زندگان جای دگر
  • آزمودم من هزاران بار بیش ** بی تو شیرین می‌نبینم عیش خویش 3800
  • غن لی یا منیتی لحن النشور ** ابرکی یا ناقتی تم السرور
  • ابلعی یا ارض دمعی قد کفی ** اشربی یا نفس وردا قد صفا
  • عدت یا عیدی الینا مرحبا ** نعم ما روحت یا ریح الصبا
  • گفت ای یاران روان گشتم وداع ** سوی آن صدری که امیرست و مطاع
  • دم‌بدم در سوز بریان می‌شوم ** هرچه بادا باد آنجا می‌روم 3805