English    Türkçe    فارسی   

3
4522-4546

  • پس به قهر دشمنان چون شاد شد ** چون ازین فتح و ظفر پر باد شد
  • شاد شد جانش که بر شیران نر ** یافت آسان نصرت و دست و ظفر
  • پس بدانستیم کو آزاد نیست ** جز به دنیا دلخوش و دلشاد نیست
  • ورنه چون خندد که اهل آن جهان ** بر بد و نیک‌اند مشفق مهربان 4525
  • این بمنگیدند در زیر زبان ** آن اسیران با هم اندر بحث آن
  • تا موکل نشنود بر ما جهد ** خود سخن در گوش آن سلطان برد
  • آگاه شدن پیغامبر علیه السلام از طعن ایشان بر شماتت او
  • گرچه نشنید آن موکل آن سخن ** رفت در گوشی که آن بد من لدن
  • بوی پیراهان یوسف را ندید ** آنک حافظ بود و یعقوبش کشید
  • آن شیاطین بر عنان آسمان ** نشنوند آن سر لوح غیب‌دان 4530
  • آن محمد خفته و تکیه زده ** آمده سر گرد او گردان شده
  • او خورد حلوا که روزیشست باز ** آن نه کانگشتان او باشد دراز
  • نجم ثاقب گشته حارس دیوران ** که بهل دزدی ز احمد سر ستان
  • ای دویده سوی دکان از پگاه ** هین به مسجد رو بجو رزق اله
  • پس رسول آن گفتشان را فهم کرد ** گفت آن خنده نبودم از نبرد 4535
  • مرده‌اند ایشان و پوسیده‌ی فنا ** مرده کشتن نیست مردی پیش ما
  • خود کیند ایشان که مه گردد شکاف ** چونک من پا بفشرم اندر مصاف
  • آنگهی کزاد بودیت و مکین ** مر شما را بسته می‌دیدم چنین
  • ای بنازیده به ملک و خاندان ** نزد عاقل اشتری بر ناودان
  • نقش تن را تا فتاد از بام طشت ** پیش چشمم کل آت آت گشت 4540
  • بنگرم در غوره می بینم عیان ** بنگرم در نیست شی بینم عیان
  • بنگرم سر عالمی بینم نهان ** آدم و حوا نرسته از جهان
  • مر شما را وقت ذرات الست ** دیده‌ام پا بسته و منکوس و پست
  • از حدوث آسمان بی عمد ** آنچ دانسته بدم افزون نشد
  • من شما را سرنگون می‌دیده‌ام ** پیش از آن کز آب و گل بالیده‌ام 4545
  • نو ندیدم تا کنم شادی بدان ** این همی‌دیدم در آن اقبالتان